دختر مهربون مامان و بابا

شیرین زبونی های صبای نازم

عزیز دلم سلام هر روز که می گذره وابستگی من و بابای بهت هزار مرتبه بیشتر میشه از بس که رفته رفته کارهات بامزه تر میشه و زبونت شیرین تر تازه گی ها کلمات جدیدی یادگرفتی که خیلی بانمک با اون صدای دلنشینت اداشون میکنی قربون اون صحبت کردنت بشه مامانی دوستتت دارم باتمام وجودم با اینکه الان تو یه سنی هستی که واقعا با غرغر کردن و گریه کردن ها و لج بازی و بهانه گیری هات من و بابایی رو خسته کردی ولی بازهم عاشقانه دوستت داریم عزیزم و اما کلمات جدید اول از همه اینو بگم که اسم قشنگت رو یک هفته ای میشه که یاد گرفتی ولی جالبه که «صبا» رو «صببا» میگی و خیلی ناز و خوشگل ادا می کنی اشاره می کنم به بابایی میگم صبا ...
10 اسفند 1390
1